میتراییک،آلفا،شعر

ساخت وبلاگ
فصل سی و ششم - شکل گرایانیداله رویایی که شاعری را از سال ۱۳۳۲ بطور جدی شروع کرده بود، پس از ترك «شعر نوی میانه رو و پیوستن به شعبه ی محتوی گرایان» در نهضت «شعر نوی نیمائی ، از سال ۱۳۴۲ مکتب مستقلی را بنام شکل گرایان» براه می اندازد. او خود درباره ی توجهش به «شکل شعر چنین میگوید :بنظر من شعر امروز و اصولا شعر نو شعر فرم (شکل) است. فرمی کهمن درباره اش حرف میزنم ربطی به وزن و قافیه و بحرهای مختلف و کوتاه بلندی مصراع ها ندارد و به قالبهائی از قبیل ،غزل، قصیده، رباعی و غیره نیز مرتبط .نیست اینها فقط قالبهای محدودی هستند و نمیتوان آنها را بمعنی اصیل فرم تلقی کرد فرم يك تشريفات است همانطوری که ما در زندگی برای انتقال يك مضمون و بالا بردن تأثیر آن از تشریفات استفاده می کنیم در شعر هم فرم تشریفاتی برای انتقال مضمون است ( ۱ ). در زندگی مثلا----------------------------------پی نوشت: ا. با کمی توجه می توان دریافت که رویائی محتوی» را یکسره جزئی از شکل می داند و از هر دوی آنها بنام «فرم» نام می برد . بنابراین او از «فرم» مفهوم خاص خویش را وارد./..................................................................................۲۷۸مرگ يك عزيز را با يك خبر ساده اعلام نمیکنیم بلکه مردم را دعوتمیکنیم به مسجد. یکی حرکت میکند قاری میخواند زمانی می گذرد .در رنگ سیاهی هست و ما در این فرم مضمون مرگ را ارائه می دهیم... هنرمند تشریفات ساختن است برای این تشریفات عوامل بسیاری را می توان پی در زندگی و طبیعت پیدا کرد. اول فکر می کنم همیشه يك مكان باید وجود داشته باشد. بعد ر نك مطرح است از لحاظ شعور چشم و شوری که خود ما نسبت به رنگ داریم. صدا هست از لحاظ شود گوش ما، چه سروصدا، و چه سکوت .. حرکت هست از لحاظ میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 46 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 15:38

بگذارمهربان تر از یاد رومکه اینجا در کنار خاموشی ی منهزار ناله ی غمگینمی روید از گلواینجاکنار سلول منپوست هایی ستکه زخم های کبود دارند!آه... چگونه بگویمعرف این پاییز دیوانه رااینککه با تمامی یقینلگد کوب این آغاز می شومآه...اکنونپلک در اطمینان تو می بندمای آرامجای گور.#یار_محمد_اسد_پور میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 55 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 15:38

شعر میتراییک با گرایش به مولفه ها و آموزه هایی چون : شهریگرایی و موضوعات و مسائل شهروندی چون مطالبات شهری، معماری یا موسیقی ی مجسم،روانشهری و بیماری های روان و آسیب های اجتماعی،قانونگرایی و گریز از خرافات، بهره گیری از لهجه ها و گویش ها ی اقوام،توسع معنایی زبان در برخورد برخورد با پیچیدگی گفتار و زبان (دوسوسور:تصاویر صوتی)موسیقی فولک ،جامعه شناسی شهر و روستا ،بهره گیری از ادبیات داستانی تا اوسنه ها ، توجه به فرم و محتوا و همراهی این دو در ساختمندی شعر یا هر هنر میتراییکی،مجاز و استعاره های نوین،گریز از نمادپردازی و سمبلگرایی و پنهان نشدن پشت این بنیان های تاریخ مصرف دار،و استفاده در شعر میتراییکی در حد ضرورت به قصد کشاندن آنان در عرصه های کمیک،تراژیک یا یادواره ای از آنان ،می توان به نفع شعر استفاده نموده...ادامه دارد میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1402 ساعت: 17:03

با تسلط بر زمان و دستیابی به آن ،انسان دیگر به هیچ خدایی نیاز ندارد!منظور زمان های افقی و عمودی و همعرض و طول است!زمان های گذشته ،حال و آینده ،که موازی و گاه مدور در حرکتند!بدست آوردن زمان ،یعنی کنارنهادن تمامی موهومات و توهماتی که تا الان با آن بشرتحقیر شده است!با تسلط انسان بر زمان ،دیگر دیکتاتور و بت کیهانی با هر نامی جایگاهش را باید با علم تعویض نماید,اگرچه او خود و دیگر خودها با علم(علیم،خداوند جان و خرد) به این بلندمرتبگی رسیده است(اند)؛یعنی مرتبه ای اَبر تر از اولویت های خوراکی و تبلیغ شراب و شهوت و مکانی برای شهوتچرانی.که مراتب تحقیر آمیز ،خاص جوامعی است که ارتباطی با علم و خرد نداشته و جامعه (کلونی) ای بی طبقه است که در پست ترین حالت و صفت حیوانی قرار گرفته تا در صورت خُرده نیکوکاری ای ،شهوتی نصیب اش گردد.توصیفات اینچنینی توهینی ست هم به کیهاندار و هم کیهان نشین.القا چنین صحنه های جنسی،خاص کلونی های حیوانی ست.اگرچه حیوانات در فصل و وقتی خاص، به فَل برآیند برای ازدیاد نوع.تقلیل و توهین کیهان و کیهان دار تا این سطح،نازل و کوچک که پاداش اُخروی اش را به سکس دهد و نه علم ،فقط برای حیواناتی ست که فهمی از طبقات مهرآزی،هندسی،آمار ندارند.چرا که جامعه ی آماری و کلاسه شده بالاتر از جامعه ی سکسورز است وبر اساس کشش علمی و فنی است که اَبرتر از التذاذهای جنسی پاداش می گیرد، نه در لایه های اوهامی و خرافی، که آدمی یا یورش به آمار و ارقام و جامعه ی هندسی و دارای فرم و ساختار ،پاداش مزدری اش را از کیهانداری بطلبد، که برآورنده ی شراب و شهوت اش باشد. بشر با تسلط بر زمان چنین "خدایی" را برای همیشه از آسمان ها و زمین اخراج خواهد نمود!تفوق بشر بربُعد زمان،انقلاب بزرگی ست که دیگر درآن بتی ب میتراییک،آلفا،شعر...
ما را در سایت میتراییک،آلفا،شعر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0misorad بازدید : 53 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1402 ساعت: 17:03